• بازگشت به صفحه اصلی
  • maandag 1 september 2008

    ستم و استبداد برمردم افغانستان هرروز شاخ و برگ تازه میکشد

    ستم و استبداد برمردم افغانستان هرروز شاخ و برگ تازه میکشد
    نماينده خبری « ففتا »
    ء

    31/ 8 /2008


    در اثرحملات وحشيانه گروه طالبان و تروریستان وابسته به این گروه شیطانی، همه روزه در جنوب و شرق کشور، ده ها نفر ملکی و افراد عادی به خاک و خون کشانیده میشوند که مایۀ تأسف و تأثر همۀ مردمان میهن پرست و مردم دوست سراسر افغانستان است .

    از چندی به اینسو دشمنان آسایش مردم در صدد گسترش نا آرامی ها در ولایات غربی، مرکزی و شمال کشور اند که زمینه سازی برای حملات نظامی به ولسوالی شندند هرات، زمینه سازی برای حملات مسلحانۀ کوچی ها در مناطق بهسود ولایت وردك به سرزمین آبائی اقوام هزاره، تهاجمات تازۀ دسته جمعی قبایلی ها با شبیخون شبانه در مناطق ولسوالی خواجه بهاوالدین در ولایت تخار حلقه های یک زنجیر است که توسط دشمنان واقعی مرد مان این سرزمین ، یکی پی دیگری به صدا درآمده و این توطئه گران شیاد همسو با طالبان سیطره جو وباند جنایتکار که تا عمق قدرت سیاسی و اداری دولت ریشه دوانیده اند، اکت های محوربودن در امور افغانستان را مینمایند و پیوسته تلاش دارند که آتش ناآرامی ها و جنگ را در مناطق بالنسبه آرام کشور مشتعل ساخته مردم و دولت را تعجیز و به تبر مخالفان مسلح وابسته به القاعده دسته آماده نمایند .

    تازه ترين حرکات خاینانه و مشکل آفرین آنها به دولت مرکزی و مردمان صلحجوی ولایات تخار و بدخشان ، تشجیع، تشویق و تحریک مخفیانۀ عده ی بیشماری از قبایلی های ساکن در پاکستان برای ورود به ولایات شمال افغانستان است که با برنامۀ محرمانۀ برتری جويان و هدايت و حمايت احتمالی حلقات شووينيستی بدون آگهی مقامات اداری دولتی و مراجع قانونی ولايت و مقامات دولتی، شبهنگام نود خانوادۀ قبايلی ، در ولسوالی خواجه بهاوالدين ريخته آرامش و صلح نسبی منطقه را يکباره برهم زده اند.

    این حادثه احتمالآبصورت محرمانه با توافق همه جانبۀ حلقات تماميت خواه شووينيستی برنامه ريزی شده است، به همين اساس در رسانه های جمعی چندان انعکاس نيافت.، منابع خبری دولتی نیزازنشر وسیع آن ماهرانه جلوگيری نمود که این عمل مانع اشاعۀ معمول گرديد که در ديگر رسانه ها نيز مجال انعکاس وسيع نیافت وهموطنان و جهان از معاملات غيرانسانی وغيرملی اين حلقات حامی قبیلی های مهاجم اکثراً بی اطلاع ماندند.

    محترم حاجی جمشيد از ولسوالی خواجه بهاوالدين در ولايت تخار، در يک صحبت تلفونی با نمايندۀ فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان « ففـتا » در کشور المان، گفت : 90 خانوادۀ ازقبایلی هاکه درپاکستان بوده اند يک هفته قبل توسط وسایط نقليۀ ثقیله مثل موترهای لاری، کاماز و تراکتور وغیره بصورت دسته جمعی شبهنگام با یک شبیخون به مناطق ولسوالی خواجه بهاوالدين در ولایت تخار هجوم برده مصمم بوده اند که با استفاده از تاريکی شب، مردم بومی محل را غافلگير نموده، از خانه و کاشانه شان بکشند و خودشان آنرا تصاحب نمایند، اما زمانیکه مردم محل ازاین هجوم وحشیانه به موقع مطلع گرديدند، فوراً برای دفاع از ناموس و ملک و دارايی خويش در سراسر ولسوالی آماده شده و مهاجمين را قبل ازآنکه آنها مجال استفاده از سلاح دست داشتۀ شان شوند، آنهارا در محاصره گرفتند ودراین اثنا ايشان مدعی شدند که برای اشغال زمین های خويش آمده اند،آنها ادعا دارند كه اين زمينها در زمان شاهی برای ايشان داده شده است درحاليكه ساكنين محل ميگويند زمین های مورد مناقشه ملكيت اجداد ما است که بما به میراث رسیده است .
    ساكنين محل همچنان ميگويند كه درحدود 350 تا 400 خانوادۀ ديگر نيز در پاکستان آماده اند تا اینجا بیایند.

    یكی از باشندگان محل گفته است كه مهاجمين، ازما مردم بومی محل که ، دراينجا زندگی داريم، ميخواهند که خانه و کاشانه و زمين های پدری و آبايی مان را به آنها واگذار شویم که این خواست آنها برای ما قابل قبول نيست.


    مردم بومی محل، متحدانه مصمم و متعهد برای دفاع از حق قانونی خود در برابر زورگويان قبايلی آماده شده اند و از دولت تقاضا دارند که اين مهاجمان قبایلی را خلع سلاح نموده تحت کنترول بگیرد و از منطقه دور سازد تا آرامش منطقه و مردم صلحخواه آنرا برهم نزنند در صورتيکه حق بجاب باشند،

    مردمان محل از عواقب ناگوار احتمالی از سوی مهاجمين مسلح ماجراجو و عکس العمل مردم محل و مظاهره کنندگان در برابر آن، به دولت جداً هشدار داده اند تا دراین مورد سريع و جدی دست به کار شده و مهاجمان را خلع سلاح و از منطقه خارج کند در غير آن هر آنچه که واقع شود مسئوليت آن به دوش دولت و مقامات امنيتی آن خواهد بود.
    مهاجمين مسلح راکه فعلاً مردم محل برای جلوگیری ازتصادمات مسلحانه در يک قلعه درمحاصره نگهداشته اند مقامات امنیتی محل وپولیس مردم به خواست جدی مردم درمورد خلع سلاح مهاجمين اقدامی نکرده اند.
    از آغاز این ماجرا تا حال برای دفاع از حق مشروع و قانونی مردم بی دفاع و صلح جوی محل، هزاران تن از تمام ولایت تخار و ولايات همجوار بعنوان همدردی و حمایت از حق حيات ساکنین بومی محل ، آماده شده و برای همنوانی با مردمان ولسوالی خواجه بهوالدین شتافته و با مظاهرات قانونی مسالمت آميز خود در برابر يورش غاصبين تماميت خواه، در سنگر هموطنان بومی خود قرار گرفته اند.

    قرار اطلاع نمايندۀ فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان که به اتکای سخنان مردم محل تهیه گردیده است : زمین های مورد مناقشه در ولسوالی خواجه بهاوالدین به اندازۀ ده هزار جریب معادل دوهزارهکتار زمین زراعتی بوده است که بومی های محل آنرا ملکیت میراثی اجدادی خود میدانند، اما مهاجمین قبایلی ادعا دارند که اسناد این زمین را بدست دارند که درزمان های گذشته ( درحدود پنجاه سال قبل) از طرف رژیم شاهی به آنها داده شده است. این مهاجمین میگویند ما قریب سی سال پیش به پاکستان رفته بودیم، حالا که در پاکستان ناآرامی رو به افزايش است، ما برگشتیم.

    بشیراحمد يکتن از ولسوالی خواجه بهاوالین میگوید : ( این زمین ها که قبایلی ها ادعای ملکيت آنرا دارند، دروغ است ، این زمین ها از پدر و پدرکلان های ما بما مردم میراث مانده است).

    محترم حاجی جمشید به نمایندۀ فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستانگفته است: بنا بر درخواست مردم صلح خواه از دولت، هيئت باصلاحيتی از رياست جمهوری، وزارت داخله و مقامات ذيربط ديگر دولت از کابل و از مقام ولایتی تخار از تالقان برای حل و فصل این قضیه به ولسوالی خواجه بهاوالدين می آید. از ترکيب هيئت از همين آغاز معلوم است که جهت بیطرفی از سوی دولت به هيچوجه رعايت نگدديده، از لحاظ قومداری تلاش خواهند نمود تا به نفع مهاجمین قبایلی نظر بدهند. ولی مردم به دولت هوشدار داده است که فیصله های یکجانبه و دیکتاتورمنشانه تحميلی را هرگز قبول نخواهند کرد .

    برای جلوگیری از تصادمات فیزیکی و نظامی و بخاطرممانعت از گسترش دامنۀ ناامنی و تحريک احساسات ملی و ايجاد اختلافات وغوغای بین الاقوامی، بهتر است دولت تصامیم مدبرانه و عادلانۀ قابل قبول برای طرفین درگیر قضیه اتخاذ نمايد. هرگونه فیصله ای برخلاف خواست برحق مردم بومی محل، گذشته ازاينکه پذيرفته نخواهد شد، انگیزه يی برای بروز تشنج بيشتر درمنطقه گردیده و احتمال جان گرفتن حوادث

    غیرقابل پیشبینی را تقویت مینماید.

    ازطرف اداره خبری « ففتا » ء


    zondag 31 augustus 2008

    جنجال زمین میان ساکنان محلی و مهاجران در تخار

    جنجال زمین میان ساکنان محلی و مهاجران در تخار
    مهاجران باز گشته  از پاکستان (عکس از آرشیو)
    مقامات دولتی در تخار هیاتی را به منظور حل این منازعه به منطقه فرستاده اند
    صدها نفر در ولایت تخار در شمال افغانستان به دلیل آنچه که غصب زمین های شان از سوی برخی مهاجرین بازگشته از پاکستان می خوانند، دست به تظاهرات زده اند.

    مهاجران بازگشته، ادعا می کنند که اسنادی دارند که این زمین ها در ولسوالی خواجه بها والدین، حدود پنجاه سال پیش از سوی حکومت وقت به آنها داده شده بود.

    هر دو طرف هشدار داده اند که حاضر به واگذاری ملکیت های شان نیستند.

    در این حال مقامات دولتی در تخار هیاتی را به منظور حل این منازعه به منطقه فرستاده اند.

    زمین های مورد منازعه بیش از ده هزار جریب است و در مناطق مختلف ولسوالی خواجه بهاالدین ولایت تخار موقعیت دارد.

    بیشتر زمین های که هر دو طرف بر آن ادعای مالکیت دارند، زمین های زراعتی است.

    این زمینها در ظرف سالهای اخیر در اختیار ساکنان محلی در خواجه بهاوالدین بوده است اما بازگشت مهاجرین افغان از پاکستان پس از حدود بیست و پنج سال دعوای حقوقی تازه ای را برسر این زمین ها دامن زده است.

    در حال حاضر شمار بازگشت کنندگان به این منطقه، به هشتاد خانواده می رسد و آنها ادعا دارند که بیش از چهارصد خانوده دیگر نیز بزودی از پاکستان به این منطقه باز خواهند گشت.

    برخورد قانونی

    تخار
    مسئولان دولتی می گویند با کسانی که دراین مورد متخلف شناخته شوند برخورد قانونی خواهد شد
    بشیر احمد، از معترضان در تخار می گوید این زمین ها در گذشته های دور متعلق به آنها بوده اما در زمان حکومت شاهی در افغانستان، این زمینها به برخی اقوام مناطق جنوبی افغانستان داده شده است.

    با این حال، قطب الدین کمال، رییس مالی و اداری ولایت تخار که در راس یک هیات به منطقه سفر کرده می گوید، اسناد موجود در ادارات دولتی افغانستان نشان می دهد که زمین های مذکور در ولسوالی خواجه بهاالدین تخار متعلق به مهاجرانی است که از پاکستان بازگشته اند.

    با آنکه ساکنان محل هشدار داده اند که منطقه را ترک نخواهند کرد، اما آقای کمال می گوید پس از بررسی کامل این مساله با متخلفین برخورد قانونی خواهد شد.

    غصب زمین های دولتی و ملیکت های عامه در افغانستان مسئله تازه ای نیست.

    این مشکل ظرف سالهای اخیر در حال افزایش بوده و به گفته وزیر توسعه شهری افغانستان روزانه بیش از یک هزار جریب زمین در این کشور از سوی برخی افراد زورمند غصب می شود.

    هرچند مقامات می گویند طرح هایی برای حل این مشکل روی دست دارند اما آنگونه که به نظر می رسد این طرح ها تا حالا عملی نشده و یا اگر هم شده، نتیجه قناعت بخشی نداشته است.

    فردا در افغانستان روز اول ماه مبارک رمضان اعلام شد


    فردا در افغانستان روز اول ماه مبارک رمضان اعلام شد


    ستره محكمه (ديوان عالي قضايي) افغانستان فردا دوشنبه را روز اول ماه مبارک رمضان اعلام کرد. اين ديوان امروز در بيانيه اي فرا رسيدن ماه مبارک رمضان را به مردم و دولت تبريک گفت و افزود: براساس شواهد موثق ، دوشنبه روز اول ماه مبارک رمضان است.
    روز اول ماه مبارک رمضان در كشور تعطيل رسمي است و مردم با فراغت بيشتري به استقبال اين ماه مبارک مي روند.
    هفته گذشته شوراي علماي سراسري افغانستان نيز در بيانيه اي از شبکه هاي تلويزيوني كشورخواست، تا پخش برنامه هاي غير اسلامي را متوقف کنند. /

    فردا ؛ اول رمضان در کشورهای عربی


    عربستان ، اردن ، امارات عربی متحده ، فلسطین و کویت فردا - دوشنبه - را نخستین روز ماه مبارک رمضان اعلام کردند. شبکه تلویزیونی الجزیره گزارش داد ، این کشورها دوشنبه رانخستین روز ماه مبارک رمضان اعلام کردند. همچنین سازمان امور دیانت ترکیه روز دوشنبه را نخستین روز ماه مبارک رمضان اعلام کرد. علی بارداک اوغلو ، رئیس سازمان دیانت در بیانیه ای با اشاره به اهمیت ماه رمضان در زندگی اجتماعی ، بر لزوم درک هرچه بهتر مفهوم روزه و خواندن هرچه بیشتر قرآن و انعکاس ارزشهای دینی‌ ، اخلاقی وانسانی روزه در زندگی اجتماعی و شخصی مسلمانان تاکید کرد. از سوی دیگر مسلمانان ترکیه از روزها پیش آماده استقبال از این ماه و برپایی هرچه با شکوهتر مراسم و آداب و رسوم مختص آن هستند. این روزها بازار اقلام خوراکی جنب و جوش خاصی به خود گرفته است و چادرهای افطاری از هم اکنون در گوشه و کنار این کشور آماده پذیرایی از میهمانان خدا برپا شده است. نظافت منازل، تهیه و طبخ انواع شیرینی خانگی از فعالیت های بانوان مسلمان ترکیه است که روزها قبل از آغاز این ماه شروع می شود.

    اعتراض ساکنان محل در تخار بر علیه مهاجرین

    اعتراض ساکنان محل در تخار بر علیه مهاجرین

    صدها نفر در ولایت تخار به دلیل آنچه که غصب زمین های شان از سوی برخی مهاجرین بازگشته از پاکستان می خوانند، دست به تظاهرات زده اند.

    مهاجران بازگشته، ادعا می کنند که اسنادی دارند که این زمین ها در ولسوالی خواجه بها والدین، حدود پنجاه سال پیش از سوی حکومت وقت به آنها داده شده بود.

    هر دو طرف هشدار داده اند که حاضر به واگذاری ملکیت های شان نیستند.

    در عین حال مقام های دولتی در تخار هیاتی را به منظور حل این منازعه به منطقه فرستاده اند.

    زمین های مورد منازعه بیش از ده هزار جریب است و در مناطق مختلف ولسوالی خواجه بهاالدین ولایت تخار موقعیت دارد.

    بیشتر زمین های که هر دو طرف بر آن ادعای مالکیت دارند، زمین های زراعتی است.

    این زمین ها در ظرف سال های اخیر در اختیار ساکنان محلی در خواجه بهاوالدین بوده است اما بازگشت مهاجرین از پاکستان پس از حدود بیست و پنج سال دعوای حقوقی تازه ای را برسر این زمین ها دامن زده است.

    در حال حاضر شمار بازگشت کنندگان به این منطقه، به هشتاد خانواده می رسد و آنها می گویند که بیش از چهارصد خانواده دیگر نیز به زودی از پاکستان به این منطقه باز خواهند گشت.

    بشیر احمد، از معترضان در تخار می گوید این زمین ها در گذشته های دور متعلق به آنها بوده اما در زمان حکومت شاهی در افغانستان، این زمین ها به برخی اقوام مناطق جنوبی داده شده است.

    با این حال، قطب الدین کمال، رییس مالی و اداری ولایت تخار که در راس یک هیات به منطقه سفر کرده، می گوید که اسناد موجود در ادارات دولتی نشان می دهد که زمین های مذکور در ولسوالی خواجه بهاالدین تخار متعلق به مهاجرانی است که از پاکستان بازگشته اند.منبع: آریایی.


    zaterdag 23 augustus 2008

    اقدام پیش گیرانه آقای ثابت

    اقدام پیش گیرانه آقای ثابت

    تازه ترین گزارشات می رسانند که نامزدی عبدالجبار ثابت به ریاست جمهوری، پس از آگاهی او از احتمال برکناری اش از سمت دادستانی کل(لوی سارنوالی)صورت گرفته است.

    یک منبع آگاه به روزنامه پیمان گفت: چندی پیش سفیر امریکا در افغانستان، به حامد کرزی گفته بود که آقای ثابت را از و ظیفه اش برکنار کند.

    اما هنوز رئیس جمهور در مورد نظر سفارت امریکا فکر می کرد که این خبر از درون سفارت امریکابه بیرون درز نمود .

    به گفته منبع پس از این که آقای ثابت موقعیت خودش را در خطر دید با یک اقدام پیش گیرانه نامزدی اش را به مقام ریاست جمهوری افغانستان اعلام کرد و رئیس جمهور کرزی نیز ساعاتی پس از آن او را از سمتش معزول داشت.

    تاهنوز مشخص نشده است که در خواست آمرانه سفارت امریکا راجع به برکناری دادستان کل، ناشی از چه بوده است؟

    این در حالی است که آخرین بار آقای ثابت سفری به ایالات متحده امریکا داشته است و برخی گزارش ها حاکی از آنند که آقای ثابت از جریان کار خود به منابع امریکایی به طور منظم گزارش می داده است.

    روزنامه پیمان: ۳۱ سرطان ۱۳۸۷

    -----------------------

    عبد الجبار ثابت به ارتکاب جرایم متهم شد


    در کنفرانسی که دیروز در هوتل ستاره برگزارشده بود شماری از دادستان های کشورو همچنان جنرال امرخیل فرمانده پیشین پلیس میدان هوایی کابل اتهاماتی را به عبدالجبار ثابت دادستان برکنار شده کشورکل کشور، نسبت داده اند.

    در این کنفرانس جنرال امر خیل که قبلا از سمت فرماندهی پلیس میدان هوایی کابل از طرف دادستان کل برکنار شده بود آقای ثابت را غرق در فساد خواند واسناد ومدارکی را نیز به تائید از سخنانش نشان می داد.

    همچنان دادستانان معترض بر آقای ثابت ادعا کردند که او در زمان وظیفه اش به حیث دادستان کل، به حمایت از گروه های تروریستی می پرداخت.

    این دادستان ها،آقای ثابت را به ارتکاب جرایمی چون قتل، اختلاس، تجاوز، غصب زمین، ضرب و شتم و سوء استفاده از امکانات دولتی متهم کرد اند مدارکی را برای اثبات اتهامات شان ارائه کرده اند.

    حفیظ الله رئیس سابق تحقیقات دادستان کل می گوید: آقای ثابت زمانی که به دادستانی کل (لوی سارنوالی) رسید، ساحه سبزی را در منطقه وزیر اکبر خان کابل از شهرداری کابل به زور گرفت.

    این مدعی، خواهان حسابرسی به دارایی های آقای ثابت در قبل و بعد از تصدی وظیفه او به عنوان دادستان کل شده است.

    اوگفت جریمه 23 میلیونی هوتل شام پاریس نیزدر همکاری با آقای ثابت، به دولت پرداخته نشده است.

    حفیظ الله همچنان گفت: آقای ثابت را متهم به همکاری با باندی نمود که دختر 15 ساله ای رامدت شش ماه در قید خود داشتند. وتا زمانی که رئیس جمهور بالای آقای ثابت امر صادر نکرد به آن قضیه نپرداخت.

    در این کنفرانس نقیب الله خیر خواه برادر آن دختر گفت پس از این که به داد ستان ثابت رشوه داد توانست خواهرش را آزاد کند.

    اما احمد سمیع صمیمی سخنگوی سابق دادستان کل کشور در گفت وگو با پیمان این اظهارات را رد نمود.

    اوگفت: این اشخاص اکثرا به اساس ارتکاب جرم و فسادی که داشتند از طرف آقای ثابت برکنار شده بودند وحال بااستفاده از فضای پیش آمده عقده گشایی می نمایند.

    این اتهامات در حالی به آقای ثابت بسته می شود که ازچند روز به این طرف خود را نامزد انتخابات ریاست جمهوری نموده است که در پیوند به آن از پست دادستانی کل برکنار شده است. آقای ثابت سرگرم برسی دوسیه های جنجالی بود وجهاد با فساد را اعلام کرده بود اما کار شناسان اقای ثابت را در اثبات این امر ناکام می دانند.

    روزنامه پیمان: ۳۱ سرطان ۱۳۸۷


    zaterdag 16 augustus 2008

    تخریب سکونت گاه مهاجرین نمونه ای از برخورد برادرانه و اسلام

    تخریب سکونت گاه مهاجرین نمونه ای از برخورد برادرانه و اسلامی

    8صبح : والی شیراز کشور ایران اعلام کرد که سکونتگاه اتباع غیر مجاز، در منطقه دهپیاله شیراز، تخریب شد. والی شیراز با اعلام این خبر اظهار داشت که مردم و مسوولین باید نسبت به محیط و شهرشان احساس مسوولیت داشته و بی تفاوت از کنار مسایل مختلف، از جمله اتباع بیگانه نگذرند. وی با اشاره به حضور 5000 نفری مهاجرین و لطمه ای که به زعم او، از این ناحیه به شرایط محیطی این منطقه وارد می شود، گفت که بافت جمعیتی در این منطقه تغییر یافته و90 درصد ساکنان این محل افغان هستند. والی شیراز سرقت سیم های برق و تاسیسات شهری را نیز به مهاجرین نسبت داده، ایجاد اشتغال مزاحم را یکی از دردسرهای ناشی از حضور آنان معرفی کرد. اگر در گذشته مقام های ایرانی با استفاده از نیروهای پولیس شان به تعذیب و تحقیر و آزار مهاجرین افغان می پرداختند، اکنون والی شیراز می کوشد با تحریک و تشویق مردم محل و تحریک آنان بر ضد مهاجرین، به شیوه ی کاملا فاشیستی، اذیت و آزار و عذاب مهاجرین را ابعاد تازه ای ببخشد. حکام ایرانی با این شیوه ی کارشان نه فقط نارضایتی و خشم و عصبانیت ناشی از فقر و گرانی و استبداد حاکم بر مردم را متوجه مهاجرین می سازد، بلکه از مردم می خواهد زیر عنوان احساس مسوولیت در برابر شهر و محیط شان، مردم را علیه مهاجرین برانگیزاند، تا هم کار خودشان را آسانتر سازند و هم عقده های مردم را از این طریق کاهش دهند. در حالی که مهاجرین افغان در شیراز، جز در محدوده محلات کاری و مسکونی شان حق گشت و گذار ندارند و تقریبا در قرنطینه به سر می برند و در بسیاری از اماکن و بازارها رسما از رفت و آمدشان ممانعت به عمل می آید و آنها هرگز حق ندارند در مناطق ممنوعه به خرید کالای مورد نیاز شان بپردازند. وانگهی در یک جمعیت پنج هزار نفری که اغلبا با خانواده های شان مصروف کار هستند، چند نفر دزد و رهزن می توانند وجود داشته باشند که با وجود نیروهای امنیتی و پولیس امکان سرقت کیبل و تاسیسات شهری (معلوم نیست، منظور از تاسیسات شهری چیست) را داشته باشند. هر چند والی شیراز گفته است که اسکان و اقدام های اتباع افغانی برای ساخت و ساز غیر قانونی در این ناحیه مربوط به سال های گذشته است (بر این اساس می توان ادعا کرد که مقام های مسوول شیراز، به نحوی از انحا جواز اعمار آن را داده اند، ورنه چگونه قابل تصوراست که مهاجرین بی پناه افغان، بدون هیچ ضمانتی، بامزد حداقلی که در اختیار دارند به اعمار کاشانه و کلبه ای دست یازند که بنایش نه بر آب بلکه بر باد است). با وجود آن و بر اساس گزارش های دریافتی، تخریب منازل و یورش بولدوزرهای ویرانگر که خاطره ویران سازی اماکن فلسطینیان آواره توسط صهیونیست ها را از نو زنده می سازد، بدون هیچ نوع هشدار و اطلاع قبلی، صورت گرفته است. این کاری جدا از ابعاد حقوقی وقانونی آن به لحاظ اخلاقی و انسانی، آن هم از جانب کسانی که خود را الگوی اخلاق و دیانت می شمارند، ضد انسانی و وحشیانه است. آن هم در برابر مردمی که از روی استیصال و ناچاری و به امید پیدا کردن لقمه نانی، دوری از دیار خویش را به ناچار پذیرفته اند و با قبول برخوردهای تحقیرآمیز و اهانت بار آنانی که همسایه و هم دین شان به حساب می آیند، زندگی در غربت را برخود تحمیل نمایند.
    برخی از مقام های دیپلوماتیک ایران، با لحنی حاکی از تهدید، چندین بار خطاب به روزنامه نگاران افغان گفته اند که ایران همسایه شماست، خارجی ها می روند، ولی همسایه ها می مانند. جدا از منظوری که آنها دارند، شاید بد نباشد ما هم به آنها یادآور شویم که ما نیز همسایه شان هستیم و این برخوردهای زشت و ضدانسانی هرگز نمی تواند از حافظه و روان تاریخی مردم ما فراموش گردد. آنچه اکنون بر ما وکشور ما میگذرد، برای همیش ماندگار نخواهد بود ومردم افغانستان خواهند توانست، از زیر بار مصایب و فلاکتی که بر آنها عارض شده است، رهایی یابند و قد راست کنند؟ آن روز بی گمان فرا رسیدنی است. برخوردهای کنونی می تواند بر آینده اثرات ناگواری از خود برجای بگذارد. ما هرگز آرزو نداریم مردم ایران در وضعیتی مشابه وضعیت ما قرار بگیرند، زیرا ما نیک آگاهیم که ویرانی همسایه به نفع آبادی ما نیست. هرچند برخی ازهمسایگان ما آبادی شان را در ویرانی وآشفتگی و بیچارگی ما می جویند.

    صهیونیزم اسلامی علیه مهاجرین افغان در ایرا

    صهیونیزم اسلامی علیه مهاجرین افغان در ایران


    8صبح : مقام های ولایت شیراز ایران روز چهارشنبه هفته گذشته خانه های شماری از مهاجرین افغان را در منطقه دهپیاله آن شهر تخریب کردند.
    ایرنا، خبرگزاری رسمی ایران به نقل والی شیراز گزارش داده است که «حضور پنج هزار نفری اتباع بیگانه در محله دهپیاله شیراز موجب شده است به شرایط محیطی این محل لطمه وارد شود، ضمن این که بافت جمعیتی در این محله تغییر یافته و 90 درصد ساکنان این محل افغان هستند و همین امر باعث آسیب جدی گردیده است».
    ایرنا به نقل از والی شیراز افغان های مقیم این محله شیراز را متهم به سرقت سیم های برق و تاسیسات شهری کرده است. این در حالی است که یک مسوول حکومتی دیگر در شیراز به روزنامه جام جم چاپ تهران گفته است که منظور از تخریب خانه های افغان ها را در محله دهپیاله شیراز ناشی از مشکلات بهداشتی عنوان کرده و گفته است که اکثر افغان ها به بیماری وبا و سل مصاب اند و به دلیل ارتباط مستقیم آنها با مردم و شهروندان این بیماری به شهروندان ایرانی منتقل می گردد. در همین حال والی شیراز به مردم آن شهر هشدار داده است که برای افغان ها محلات مسکونی خود را به کرایه ندهند و در صورتی از این دستور تخلف صورت گیرد، دولت ایران با آنها «برخورد قانونی» خواهد کرد.
    این سومین مرحله از اخراج مهاجرین افغان از ایران است که از دو نیم سال قبل آغاز شده است. با این حال تصاویر منتشره از روزنامه دولتی جام جم( البته با توجه به سانسوری که در ایران وجود دارد) نشان می دهد که برخورد مسوولان حکومتی شیراز با افغان ها در منطقه دهپیاله به شدت غیرانسانی بوده است.
    تخریب سرپناه مهاجرین آن هم بدون اطلاع قبلی از سوی مقام های حکومتی ایران با اتهام بستن به افغان ها که آنها دزد اند و بیمار، تعبیری جز دشمنی آشکار با مهاجرین افغان مقیم آن کشور ندارد.
    این در حالی است که گفته می شود در میان کسانی که خانه های شان در محله دهپیاله شیراز تخریب شده است، افغان های نیز وجود دارند که اسناد قانونی اقامت را از جانب حکومت ایران دریافت کرده اند.
    درحالی که تصاویر منتشره از روزنامه دولتی جام جم ایران بولدوزر های را نشان می دهد که به منظور تخریب خانه های مردم از سوی حکومت محلی شیراز فرستاده شده است، بیننده دقیقا به این تصور می افتد که حتا در جمهوری اسلامی ایران، کشور دوست و برادر! نیز اقدام های شبه صهیونیستی که اسراییل در فلسطین بر سر مردم می آورد، انجام می شود. این در حالی است که به لحاظ تاریخی، فرهنگی، زبانی و دینی مشترکات زیادی میان ایران و افغانستان وجود دارد و به دلیل همین اشتراکات به سختی می توان میان ایران و اسراییل شباهت قایل شد. با این حال عملکرد های غیر انسانی در برابر مهاجرین افغان آن هم با بولدزور را نمی توان تعبیری جز اقدام های صهیونیستی یک نظام اسلامی نام گذاشت
    .